حیف نون با دوستش شب می رن خونه یه آخونده می خوابن. حیف نون به دوستش می گه صبح واسه نماز بیدارم کن. صبح که دوستش بیدارش می کنه، حیف نون به جای کلاهش عمامه آخونده رو سرش می ذاره می ره دستشویی. توی آینه خودشو می بینه، می گه عجب خریه! گفتم منو بیدار کن، حاج آقا رو بیدار کرده!
نظرات شما عزیزان:
|